زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اصغر علیهالسلام
بر درِ خیمه نشسته است و خبر میگیرد خـبرت را زِ منِ سوخـتـه پَـر میگـیرد چه کـنم خـیـمه روم یا نـروم آه، ربـاب بیـشـتر صـبـر کـند درد کـمـر میگـیرد دستِ من نیست اگر دست به پهلو دارم دستِ او نیست اگر دست به سر میگیرد کاش میشد نَفَسی؛ یا که تکانی بخوری دارد از شـرمِ حـرم قـلبِ پـدر میگـیرد چارپایان همه خـوردند بجای تو از آب چـقـدر آب لـبِ طـفـل مگـر میگـیـرد؟ مـادرت گـفت برو لیک بـپـوشان او را این سـفـیـدیِ گـلـو زود نـظـر میگـیرد مـادرت گـفـت بــرو رو مـزن امـا آقــا تـو اگـر رو بـزنی هـلهـله سر میگیرد هرطرف مینگرم تیرِ سهشعبه آنجاست آه ایـن تـیـر مـگـر جـا چـقـدر میگـیرد تیرش آنقدر مهیب است به هرکس بخورد میشود رد زِ گـلـو و به جگر میگـیرد بعـدِ پیـراهـن من نـوبتِ قـنـداقـۀ توست حـرمله دارد از آن دور خـبر میگـیرد سرِ قـبـرِ تو زِ من پـیـرزنـی میپـرسـد سرِ نـوزاد به سـرنـیـزه مگر میگیرد؟ |